چند روز پیش به همراه یکی از دوستان به آبشار کبودوال در استان گلستان رفتیم با دوستم قصد کردیم که تا سرچشمه آبشار برویم مسیر بسیار زیبا و در عین حال لغزنده و دشوار بود
شروع به بالا رفتن نمودیم هر کدام یک چوبدستی برداشتیم و به سختی بالا می رفتیم به امید دیدن سرچشمه
اما هرچه بالا می رفتیم به سرچشمه نمی رسیدیم دیگر ناامید شده بودیم واز بالا رفتن منصرف
در همان حالی که ایستاده بودیم متوجه شدیم که دیگر صدای آب به گوش نمی رسد یعنی اینکه از سرچشمه گذشته بودیم در واقع ما مجذوب راه و مرعوب سختی هایش شده بودیم
به پایینتر در درون دره برگشتیم سرچشمه همانجا بود.
باخود می اندیشم که شاید این حکایت زندگی بسیاری از ماهاست
شاید آنجا که ناامید می شویم هدف در همان نزدیکی ها باشد .