چند روزی است با خود می اندیشم که شاید اگر سهراب در نزدیکای خط استوا به دنیا می آمد هیچگاه باران اینقدر برایش جذاب نبود چرا که او زاده ی کاشان بود ، شاید هیچگاه نمی گفت زیر باران باید رفت...
شاید اگر کودکی گل فروش بر سر چها راهی بودم هرگزبارش برف تا این حد مجذوبم نمی کرد و هر صبح زمستان با آرزوی دیدن برف بیدار نمی شدم ، چراکه بارش برف می توانذ کابوسی باشد برای هر انسان بی سرپناه ...
شاید اگر عشقی رادردریا یا در کنار آن از دست داده باشی ، دیگر هیچگاه دریا اجازه حضور در هیچ نوشته ات را نداشته باشد ...
به نطر من هر نوشته و کتابی تابع جبر جغرافیایی و شرایط انسانی و روانی و احساسی خاص نویسنده ی آن است و هیچ کتابی را نباید بر عرش اعلا نشاند و آن را از هر نقدی بری دانست ،باید هر تفکری و هر انسانی را دقیق و با در نطر گرقتن شرایط و تاریخ آن نقد کرد .